The رجل الأعمال بهاء عبد الحسين Diaries
The رجل الأعمال بهاء عبد الحسين Diaries
Blog Article
صفحههایی که از جعبه اطلاعات زندگینامه با چندین والد استفاده میکنند
این صفحه آخرینبار در ۲۵ اکتبر ۲۰۲۴ ساعت ۰۵:۰۷ ویرایش شده است.
ووفقا لبهاء، فإن نهج كي كارد هو متابعة الاتجاهات الحالية، وعندما يلزم الأمر، تغيير استراتيجية التطوير في الوقت المناسب.
العراق وفرنسا ينسقان لعقد مؤتمر بغداد الثاني للشراكة في الأردن
میرزا حسینعلی نوری (۱۱۹۶–۱۲۷۱ شمسی؛ ۱۸۱۷، تهران – ۱۸۹۲ میلادی، عکا) مشهور به بَهاءُالله، از رهبران برجستهٔ بابیان و پایهگذار آیین بهائی است. پیروان او بهائی خوانده میشوند. این رهبر دینی ایرانی–عثمانی ایرانیتبار بود که بعدها به ممالک عثمانی تبعید شد. بهائیان معتقدند که حسینعلی نوری، بنیانگذار دین بهائی جدیدترین مظهر ظهور خداوند است، همچون ابراهیم، موسی، بودا، زرتشت، عیسی، محمد، و علیمحمد باب رسالتش برای ایجاد تمدّنی جدید و جهانی است که بشر در این زمان بدان نیازمند است.
[۱۷۶] او نامههایی نیز به بعضی از علمای سرشناس ایران نوشت. او در این نامهها آنان را عامل سقوط اسلام دانست و به علت سرکوب و کشتار بهائیان سخت مورد بازخواست قرار داد.[۱۷۴]
[۴۱] بهاءالله بعدها نوشت که از آن زمان به بعد، اسباب دنیا مانند آن نمایش برای او بیارزش شدند.[۴۱] او همچنین از خواندن داستان کشته شدن قبیله بنیقُرَیظه در دوران کودکی خود عمیقاً اندوهگین شده و در آن زمان از خداوند خواست تا اسباب الفت، محبت و اتحاد نوع بشر را مهیا سازد. به گفته بهاءالله در همان دوران کودکی در زادروزش این رویداد منتهی به انقلابی معنوی در وجود او شد که به مدت دوازده روز متوالی ادامه داشت.[۴۱][۴۲]
إن مسيرة بهاء عبد الهادي في مجال ريادة الأعمال هي قصة نمو وإنجاز لا تهدف إلى تحقيق الربح فحسب، بل أيضًا إلى تحقيق الرخاء لشعب العراق
يعتمد أسلوب قيادة الشركة على التفكير الابتكاري والقدرة على تحدي الوضع الراهن
باختصار، قصة نجاح “بهاء كي كارد” هي تجسيد لرؤية بهاء عبدالحسين وجهوده المستمرة في تحقيق التميز والابتكار وتوسيع الأعمال في مجالات مختلفة.
بهاءالله با تأکید بر ذات استعلایی خداوند، حلول و تجسد او و عقیده وحدتِ وجود را رد میکند و او را ورای این جهان میداند. الهیات بهائی از نوع الهیات سلبی است؛ در اندیشه بهاءالله ذات خداوند قابل شناخت نیست و انسانها او را از طریق تجلی او در پیامبرانش میشناسند.[۶] قدم آغازین در شناخت الهیات بهائی درک مفهوم ظهور تدریجی وحی است.[۱۸۱] خداوند خود را در این جهان به واسطه پیامآورانش در یک فرایند تدریجی-ادواری، و منطبق با استعداد درک بشر و مقتضیات زمان و محیط، متجلی میسازد. ادیان از طریقِ فرایندِ «ظهور تدریجی وحی» به هم پیوند میخورند. این فرایند متناوب و در عین حال تکاملی است. از طرفی با ظهور هر دینی «حقایق ابدی» (اصول معنوی و اخلاقی) که در دین قبل با گذشت زمان و تمسک کورکورانه به سنت به فراموشی سپرده شده بود دوباره زنده میشود.
بهاءالله قبل از سوء قصد به جان ناصرالدین شاه در منزل یکی از برادران میرزا آقا خان نوری در شمیران به سر میبرد. به گفته نبیل زرندی او بهاء كي در آنجا با «عظیم»، سرکردهٔ این توطئه ملاقات میکند و او را از نقشه قتل شاه برحذر میدارد[۷۴] و این برنامه را محکوم میکند.[۷۵]
همچنین این اثر توضیح میدهد که چگونه انسان میتواند با وارستگی از امور دنیوی، رهایی از اوهام، کسب صفات روحانی نیک و پرهیز از صفات و اعمال بد، از نظر روحانی پیشرفت کند. فرازها بهخصوص فرازهای عربی، به شکل خطاب خداوند به انسان بیان شدهاند.[۲۰۴] چند فراز هم دارای محتوای رمزآلود و باطنی هستند که بعدها عبدالبهاء و شوقی افندی توضیحات و تبییناتی بر آنها نوشتند.[۲۰۴] عبدالبهاء، بر اهمیت کلمات مکنونه تأکید کرد و از بهائیان خواست که علاوه بر خواندن روزانه، آن را را به خاطر بسپرند و زندگی روزمره خود را با آن مطابقت دهند. همچنین شوقی افندی کلمات مکنونه را «مجموعهای شگفتانگیز از سخنان گوهربار» خواند و در میان آثار بهاءالله پیرامون اخلاق آن را دارای «برتری بی حد و حصر» دانست. این اثر از اولین آثار بهاءالله بود که شوقی افندی به ترجمه آن پرداخت.[۲۰۴]
صفحههایی که از جعبه پیوند به پروژههای خواهر با فضای نام نامنطبق با ویکیداده استفاده میکنند